نوری در اتاق زیر شیروانی

رووز مرگی های یک دختر

نوری در اتاق زیر شیروانی

رووز مرگی های یک دختر

رها تر از رها...

این چند رووز که خوونه هستم...احساس کرختی میکنم... 

صبح ها ساعت ۱۱ بیدار میشم....البته امرووز به ۱.۳۰ رسید... 

میام نت... 

ناهار... 

خواب...

نت... 

شام... 

خواب... 

و اینه تکراره هر رووزه من...!  

دلم واسه همه رووزای پر انرژیم تنگ شده... 

احساس میکنم دارم برمیگردم به رووزای افسردگیم... 

 

 

پی.خودم.نوشت: دووست دارم تنها باشم...لااقل اینطور میتونم بیشتر روو اهدافم متمرکز باشم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد